زندگی نامه اسوالد تئودور ایوری
اسوالد تئودودر ایوری فرزند دوم الیزابت کراوی و جوزف فرانسیس ایوری در ۲۱ اکتبر ۱۸۷۷ درهالیفاکس، به دنیا آمد.
جوزف ایوری و همسرش در سال ۱۸۷۳ به کانادا مهاجرت کردند.
در حالیکه مردم هالیفکس او را به عنوان کشیشی محترم میشناختند، وی همراه خانواده خود، در سال ۱۸۸۷ به نیویورک مهاجرت کرد و در آنجا به عنوان کشیش معبد مارینر منصوب شد.
بیشتر بخوانید: داریوش فرهود
هر یک از اعضای این خانواده در مراسم کلیسا شرکت میکردند: الیزابت با خیرین و خبرنامه کلیسا مشارکت داشت در حالی که اوشی جوان و برادر بزرگتر او، ارنست، اغلب برای جذب شرکت کنندگان جدید، کلارینتهای خود را در مراحل کلیسا بازی میکردند.
ارنست در اوایل سال ۱۸۹۲ در سن هجده سالگی به دلیل ابتلا به بیماری سل درگذشت. چند ماه بعد، رورند ایوری نیز در گذشت.
پس از فوت آنها، اسوالد پانزده ساله در آن زمان نقش پدرانه برای کوچکترین برادرش Roy به عهده گرفت، نقشی که او چند سال بعد برای پسر عموی خود، مینی وندل نیز عهده دار شد.
ایوری پس از شرکت در مدرسه گرامرمال در نیویورک، به آکادمیکولگیت و سپس دانشگاه کولگیت رفت و در آنجا در ادبیات، سخنرانی عمومی و بحث و تبادل نظر نفر برتر کلاس شد .
در سالهایی که در کولگیت بود، او همکلاسی هری امرسون فسدیک که در آن زمان به یکی از برجسته ترین روحانیون در آمریکا بود. این احتمال وجود دارد که وقتی ایوری در کولگیت شروع به کار کرد، وی همچنان قصد ورود به وزارتخانه را داشت.
ایوری در سال ۱۹۰۰ لیسانس علوم انسانی را دریافت کرد .
به دلایلی که مشخص نیست و علی رغم عدم وجود پیشینه علمی، پس از کالج، ایوری رشته پزشکی را انتخاب کرد و وارد کالج پزشکان و جراحان نیویورک شد وی مدرک پزشکی خود را در سال ۱۹۰۴ دریافت کرد.
ایوری که از ناتوانی خود در کمک به برخی از بیمارانش ناامید شده بود متوجه شد این حرفه او را به اندازه کافی به چالش نمیکشد، از این رو ایوری در سال ۱۹۰۷ به کار آزمایشگاهی در آزمایشگاه هوگلند در بروکلین، اولین موسسه خصوصی تحقیقاتی باکتری شناسی در کشور مشغول شد.
از آنجا که آزمایشگاه با بیمارستان لانگ آیلند همراه بود، وظایف ایوری شامل دورههای تدریس برای دانشجویان پرستاری در این محل بود که وی شناخته شده ترین و ماندگارترین لقب خود ( استاد ) را بدست آورد .
مدیر آزمایشگاه هوگلند، بنیامین وایت، به ایوری در تکنیکهای آزمایشگاهی و بیوشیمی آموزش داد ایوری در ابتدا روی باکتری شناسی ماست کار کرد اما خیلی زود پس از آنکه وایت دچار یک مورد شدید از بیماری عفونی ریوی شد به کار روی عامل این بیماری علاقه مند شد.
در همین زمان بود که ایوری زندگینامه رنه جی دوبوس را الگوی کار خود نامید، تلاش سیستماتیک برای درک فعالیتهای بیولوژیکی باکتریهای بیماری زا از طریق آگاهی از ترکیب شیمیایی آنها است.
کارهای ایوری از طریق یکی از مقالاتش در مورد عفونتهای ثانویه در سل ریوی مورد توجه روفوس کول مدیر بیمارستان انستیتوی تحقیقات پزشکی راکفلر قرار گرفت یکی از اهداف کول ایجاد سرم درمانی مانند موردی که برای دیفتری ایجاد شده برای سینه پهلو بود و برای این منظور از ایوری خواست که به برنامه تحقیقاتی پنومونی بیمارستان بپیوندد.
ایوری در سال ۱۹۱۳ به انستیتوی راکفلر نقل مکان کرد، جایی که او بیشتر تحقیقات خود را برای سی و پنج سال آینده روی یک گونه از باکتریهای ایجاد کننده ذات الریه، دیپلوکوکوس پنومونیه متمرکز کرد. در آنجا با دانشمندان همکاری کرد که به طور گسترده ای جزء نخبگان در زمینههای خود شناخته شده اند .
آزمایش ایوری-مک لود-مک کارتی
کار تحقیقاتی وی در سال ۱۹۴۴ وقتی که با مک کارتی و مک لود به اوج خود رسید، ایوری مقاله اصلی خود را منتشر کرد که ثابت میکند همانطور که بیشتر دانشمندان تصور میکردند ماده وراثتی DNA است و پروتئین نیست.
در اوایل دهه ۱۹۴۰ ایوری و مک کارتی در بیمارستان بر پدیده ترانسفورماسیون پنوموکوکی تمرکز کردند که در آن باکتریهای پنوموکوک فرم R ( غیربیماری زا ) پس از اضافه شدن فرم S ( بیماری زا ) به محیط کشت، تبدیل به باکتریهایی بیماری زا شدند!
باکتریهای تغییر یافته ازنظر حدت و نوع با باکتریهای کشت شده یکسان بودند و تغییرات دائمیو قابل انتقال به نسل بعد بود به این معنی که باکتریهای غیر بیماری زایی که به باکتریهای بیماری زا تبدیل شده بودند زادههایی بیماری زا داشتند.
با استفاده از نسخههای خالص سازی از تکنیکهای آماده سازی مک لود، ایوری و مک کارتی به زودی این ماده که باعث تبدیل فرم غیربیماری زا به بیماری از شده بود را از نمونههای پنوموکوک جدا کردند و دریافتند که این ماده دئوکسی ریبونوکلئیک اسید یاDNA است.
در واقع آزمایش ایوری-مک لود-مک کارتی آزمایشی است که در آن ایوری و همکارانش متوجه شدند سلول حاوی چهار ماده ی آلی اصلی در ترکیبات خود است که امروزه از آنها تحت عنوان مولکولهای زیستی یاد میشود.
• پروتئینها
• کربوهیدراتها
• لیپیدها
• اسیدهای نوکلئیک
و اظهار داشتند تنها یکی از این مواد آلی عامل بیماری زا شدن باکتریهای غیر بیماری زا است.
آنها ابتدا آنزیمهای هر یک از مواد بالا را به عصاره استخراج شده از باکتریهای بیماری زا اضافه کردند.
آنزیم پروتئاز، پروتئینها را تجزیه میکند در حالیکه کربوهیدراز ،لیپاز و نوکلئاز به ترتیب مسئول تجزیه کربوهیدرات، لیپید و اسیدهای نوکلئیک هستند.
و از آن جا که عامل ترانسفورماسیون تنها یکی از موارد بالا ست طبیعتا با تجزیه ی آن باید این فرایند نیز متوقف شود.
در آن زمان تصور بر این بود که ماده وراثتی از جنس پروتئین است پس ایوری ابتدا پروتئاز را به عصاره خارج شده از باکتریهای بیماری زا اضافه کرد تا پروتئینها تجزیه شوند و سپس عصاره حاصل را به باکتریهای غیربیماری زا افزود و مشاهده کرد عمل ترانسفورماسیون همچنان اتفاق افتاد وی به ترتیب این کار را با آنزیمهای دیگر نیز انجام داد و مشاهده کرد.
تنها هنگامیکه نوکلئاز افزوده شد و اسیدهای نوکلئیک تجزیه شدند، ترانسفورماسیون رخ نداد و نتیجه گیری کردند که اسید نوکلئیک عامل انتقال صفت بیماری زایی به باکتریهای غیر بیماری زا بوده است.
در سال ۱۹۴۴ ایوری، مک لود و مک کارتی کشف خود را در مجله پزشکی منتشر کردند.
نتیجه گیری آنها در این مقاله قطعی نبود و چندین تفسیر از نتایج آنها ارائه داد.
پدیده ترانسفورماسیون یا همان انتقال افقی ژن از دید ژنتیکی تفسیر شده است با این وجود آنها تعبیر دیگری نیز ارائه دادند.
بلافاصله پس از شروع به کار در مؤسسه راکفلر، ایوری با داچز، که در آن زمان همکار در بخش بیماریهای تنفسی در بیمارستان بود هم اتاقی شد.
زندگی این دو کارشناس بیش از سی و پنج سال به عنوان هم اتاقی ادامه داشت آنها دوستان دیگری نیز داشتند، زیرا ایوری تا حدی درونگرا و بازنشسته بود.
داچز غالبا وقتی شب به خانه بر میگشت ؛ ایوری را با افکار خود در مورد جنبه میکروبیولوژی که در اوایل شب برای او اتفاق افتاده بود در گیر میکرد هر دو مرد اذعان داشتند که از این بحثهای اواخر شب نتیجه زیادی گرفته اند آنها از یکدیگر به عنوان تختههای صوتی برای امتحان کردن ایدههای جدید و آثار مورد استفاده در زمان بهره بردند.
در اوایل دهه ۱۹۳۰، ایوری تحت درمان بیماری گریوز قرار گرفت وی در سال ۱۹۳۴ به دنبال تیروئیدکتومی، مرخصی کوتاهی از بیمارستان گرفت، اما بعد چند سال به طور کامل بهبود یافت.
در سال ۱۹۴۳، در سن بازنشستگی اجباری ۶۵ ساله، ایوری عضو انستیتو مؤسسه راکفلر شد.
با این حال او تحقیقات خود را تا سال ۱۹۴۸ ادامه داد سپس به نشویل نقل مکان کرد تا به خانواده برادرش، روی، یک باکتری شناس در دانشکده پزشکی وندربیلت نزدیکتر شود.
ایوری یک خانه در خیابان را از روی اجاره کرد .پسر عمو ایوری ،مینی وندل که بسیار نزدیک بود او را پدر خود میدانست.
هنگام تعطیلات در اواخر تابستان ۱۹۵۴ ، ایوری درد شدیدی را در شکم خود تجربه کرد و جراحیهای بعدی، سرطان گسترده کبد را در این دانشمند بزرگ نشان داد.
وی در ۲۰ فوریه ۱۹۵۵ در ۷۷ سالگی در نشویل در گذشت.
ایوری در طول حرفه خود به افتخارات زیادی دست یافت وی به عنوان رئیس انجمن ایمونولوژیست آمریکایی، انجمن آسیب شناسان و باکتری شناسان آمریکایی فعالیت داشت. همچنین او مدرک افتخاری را از دانشگاه مک گیل، دانشگاه نیویورک، دانشگاه شکاگو و دانشگاه راتگرز دریافت کرد و همچنین جوایز سازمانهایی مانند انجمن سلطنتی لندن، کالج پزشکان امریکایی را به خود اختصاص داد.
ایوری در سال ۱۹۷۴ جایزه لاسکر را در تحقیقات پایه پزشکی دریافت کرد.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.